نتایج جستجو برای عبارت :

«عمر ما کوتاست، چون گل صحراست»

تعطیلی و تعلیق آخرین روز سال بود و دستور قرنطینهٔ خانگی. پارک ملت لابد هیچ‌وقت این خلوتی را ندیده بود به خودش. گیج و خالی خیره شده بودم به منظرهٔ آب و آبی آسمان و کوه‌های سفیدپوش و درخت‌ها با برگ‌های سبز برّاق نو. باید مرتّب هوای خنک و عطر شب‌بوها را فرو می‌دادم که بغضم نشکند وگرنه مجبور می‌شدم دست‌ها را از جیب در بیاورم و اشک‌هایم را با انگشت‌هایم پاک کنم که این روزها کار خطرناکی است. بعد کم‌کم رنگارنگی و طراوت اطراف حواسم را پرت
خدایا جایی که ارومم رو ازم نگیر دور بودن از اینجا رو ازم نگیر فقط وقتی دورم ارومم فقط وقتی نیستم ارامش دارم نمی دونم فردا پس فردا و فرداهای دیگه چی میشه ولی ازت میخوام که این ارامش دوری رو ازم نگیری وقتی برمیگردم ارامش کوتاست خیلی کوتاه اینقدر کوتاه که اصلا نیست .
ادامه مطلب
کربلامنتظرماست حسینش تنهاست/شورشی بهرامامت به دل آن صحراست/آسمان غرق تماشای شهادت طلبی/تشنگی زمزمه ای بهر وصال یکتاست/یک یکی جان بفدای پسرفاطمه اند/ناظرشورحماسه زبر عاشوراست/برسد داغ عظیمی به دل پاک حسین/اکبرواصغراو تشنه لب کرببلاست/علقمه منتظر مقدم عباس علی/قهرمان دوجهان زمزمه ای ازسقاست/لحظه سخت وداع است حسین وزینب/حاکم بردل خواهر همه جابامولاست/سخت شد وقت شهادت زبرخون خدا/گریه کن بهرمصائب همه اش برآقاست/بر ولایت همه لبیک سعادت داریم
کربلامنتظرماست حسینش تنهاست/شورشی بهرامامت به دل آن صحراست/آسمان غرق تماشای شهادت طلبی/تشنگی زمزمه ای بهر وصال یکتاست/یک یکی جان بفدای پسرفاطمه اند/ناظرشورحماسه زبر عاشوراست/برسد داغ عظیمی به دل پاک حسین/اکبرواصغراو تشنه لب کرببلاست/علقمه منتظر مقدم عباس علی/قهرمان دوجهان زمزمه ای ازسقاست/لحظه سخت وداع است حسین وزینب/حاکم بردل خواهر همه جابامولاست/سخت شد وقت شهادت زبرخون خدا/گریه کن بهرمصائب همه اش برآقاست/بر ولایت همه لبیک سعادت داریم
السَّلَامُ عَلَى رَبِیعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَیَّام
به خودنماییِ برگی، مگو بهار می‌آیدبهار ماست سواری که از غبار می‌آیدقرارهای زمین را به هم زنید که یارماز آسمان چه به موقع سر قرار می‌آیدیقینی‌است برایم حضور حضرتش آنسانکه روز روشنم اکنون به چشم تار می‌آید:درفش عدل علم شد، و زار، کار ستم شدکه برگزیده سواری به کارزار می‌آیدبه چشم، برقِ پر از رعدِ تیغِ حیدرِ کرّاربه گوش، بانگِ چکاچاکِ ذوالفقار می‌آیدزمان اگر همه شب باشد، آفتاب
 
خود ارضای، مشکلی است که خیلیها را به خود وابسطه کرده است. وقعا زندگی دنیا کوتاست . دیروز بچه بودیم و امروز پا به دوران جوانی گذاشته ایم و فردا دستمان از دنیا کوتاه خواهد شد. چه خوب است در این مدت کوتاه پاک زندگی کنیم و پاک زیستن را به دیگران بیاموزیم. در اینجا ما برای شما برنامه ای را آماده کرده ایم که در آن مضرلت خود ارضایی راههای درمان و پیشگیری از خود ارضایی قرار دارد که امیدواریم که با به کار بستن این دستورات بتوانید به لطف خداوند متعال ا
یادم نمیاد آخرین بار کی تو این خراب شده نوشتم. چه اتفاقی تو اون دفتر منحوس زندگی من افتاد که من رجوع کردم به اینجا برا نوشتن یه چیزی که خودم رو خالی کنم. عموما زمانی که از لحاظ تنهایی به یک خلصه خاصی میرسم این بلاگ رو آپدیت میکنم. 
مدتی است که در قرنطینه خانگی به سر می‌بریم. برای ماندگاری در تاریخ مینویسم داستان‌ رو. به قول حضرت آقا ویروس منحوسی بر این سرزمین سایه افکنده که همه رو از معاشرت و احوال پرسی دور نگه داشته. ۱۶ روزه تو خونم و سه ساعت ه
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
 

چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
                                   چشم تو خالق دنیاست اباعبدالله
زائر کرب وبلا حق شفاعت دارد
                                 قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله
دستگیری ز گدا گردن هر ارباب است
                                   کار ما دست تو آقاست اباعبدالله
مستجاب است دعا گوشه‌ی شش‌گوشه‌ی تو
                                  حرمت عرش معلی‌ست اباعبدالله
هر کسی دا
با سلام خدمت خانواده برتری های عزیز
من برای ازدواج با دختر خانومی چند تا سوال تو ذهنمه، اول بگم من ۲۲ سالمه تا حالا با دختری نبودم ، الان حس میکنم به یه همدم و همراه نیاز دارم، یعنی نیاز عاطفی اذیتم میکنه, دانشجو معلمم با حقوقی که از آموزش و پرورش میگیرم و یه کاری ک خودم را انداختم حدودا دو تومن درآمد دارم تو ماه،  این مقدار پول برای شروع یه زندگی ساده کافیه؟
حالا سوال اصلیم اینه؛
مادرم دختر خانومی رو بهم معرفی کرده, امسال تازه کنکور داده، اخت
از غربتت، چشمان ما را اختیاری نیست
بر روی قبرِ خاکی ات، سنگ مزاری نیست
کاشانه ام آباد باشد، قبر تو خاکی؟!
جانم به قربانت مرا دیگر قراری نیست
با این همه شاگرد، ماندم از چه در کوچه...
در شام فتنه، عاشقی و جان نثاری نیست
اشرار یثرب، ناسزا و هیزم و آتش
این رسم، رسم بردنِ پرهیزکاری نیست
در هست، آتش هست اما میخِ بر در نه
ضرب لگد نه، هول دادن نه، فشاری نیست
غصه نخور، این دود می خوابد، خدا را شکر...
پشت در این خانه یار بارداری نیست
شیخ و بزرگ شهر را وقتی ک
دُرِّ دریا
دُرّ پنهان شده در سینه دریاست حسین(ع) لاله سرخ رها گشته به صحراست حسین(ع) گرچه آقای جهان است و زمین در کف او لیک؛ بی یاور و بی،خواهر و تنهاست حسین(ع) او حسین(ع) است و محمد(ص) ز حسین(ع) است، ولی؛ در مقام پسری، زاده بطحاست حسین(ع) نور خورشید نبوّت زده بر جان و دلش مایه روشنیِ دیده زهرا(س)ست حسین(ع) حکمت عشق گرفته ست ز دستان پدر وارث واقعی هیبت مولاست؛ حسین(ع) "رهرو" از گفته خود بازنگردد هرگز؛ چون که اقرار کند، مهتر دنیاست حسین(ع)
عصر جمعه ۱۰ آ
 
هیچی یعنی واقعا هیچی !
مثلا قدامون :)
تو بلندی و چهارشونه
ولی من قدم کوتاست :( به قول "م" که وقتی میخواست بهت معرفیم کنه و گفت قد متوسط شایدم با ارفاق بشه گفت قد متوسط.
سیگار تو دستت کلی تفاوته :)
روابطتت با ادما کلی تفاوته ! کلی درده :)
هرچند من از همین خونگرمیت خوشم اومد.
از همین بامرامیت.
از همین رفیق بازی های تا ته خطت.
بهت گفتم ؟!
نه نگفتم.
وقتی اون شب گفتی این 6 تا همونایین که پایتن تا ته خط چقدر ذوق کردم که منم جزو همون شیش تام.
:)
خیلی خیلی خیلی خ
با تو بودن، همیشه پرمعناست
بی تو روحم گرفته و تنهاست
با تو یک کاسه آب، یک دریاست
بی تو، دردم به وسعت صحراست
با تو بودن، همیشه پرمعناست
با تو آسان هزار کار خطیر
با تو ممکن جهاد با تقدیر
بی تو با غم برهنه همچون کویر
با تو یک غنچه، دشتی از گلهاست
با تو بودن همیشه پرمعناست
ای تو! تعریف ناپذیرترین
 
«نادر ابراهیمی»
 
 
 
 
آنتوان دو سنت ـ اگزوپری (۱۹۰۰-۱۹۴۴)، نویسنده و خلبان فرانسوی، حدود هشتاد سال پیش داستان مکاشفه‌ای را که در صحرای افریقا برایش اتفاق افتاده بود نوشت و نام اثرش را Le Petit Prince (شازده کوچولو) گذاشت. اگزوپری ۴۴ سال زیست و در سانحه هوایی کشته شد. زبان اصلی رمان اگزوپری فرانسه است. او رمانش را اولین بار در امریکا منتشر کرد.
شازده کوچولو از بهترین کتاب‌های قرن بیستم محسوب می‌شود. این رمان به بیش از ۲۵۰ زبان دنیا ترجمه شده و خوشبختانه بارها مترجمان ا
قبلا به دلایلی دوست نداشتم کتاب خارجی (رمان و داستان منظورم است) بخوانم، ولی از دیروز به این نتیجه رسیده‌ام اصلا کتاب خارجی نخوانم. دیروز یک اتفاق برایم افتاد که به این نتیجه رسیدم و آن اتفاق تمام کردن کتاب هفت جلدی آتش بدون دود نادر ابراهیمی بود. حالا برایم مسلم است که تا کتابهای شاهکار ایرانی تا کتابهای جلال آل احمد، نادر ابراهیمی،سیمین دانشور را نخوانم حق ندارم دست به یک کتاب خارجی بزنم. حق ندارم چون حق نیست. من که در حوزه ادبیات کار نمیک
قبلا به دلایلی دوست نداشتم کتاب خارجی (رمان و داستان منظورم است) بخوانم، ولی از دیروز به این نتیجه رسیده‌ام اصلا کتاب خارجی نخوانم. دیروز یک اتفاق برایم افتاد که به این نتیجه رسیدم و آن اتفاق تمام کردن کتاب هفت جلدی آتش بدون دود نادر ابراهیمی بود. حالا برایم مسلم است که تا کتابهای شاهکار ایرانی تا کتابهای جلال آل احمد، نادر ابراهیمی،سیمین دانشور را نخوانم حق ندارم دست به یک کتاب خارجی بزنم. حق ندارم چون حق نیست. من که در حوزه ادبیات کار نمیک
 
غدیریه 110 بیت
 
 
 
پیام نور به لب های پیک وحی خداست
بخوان سرود ولایت که عید اهل ولاست
 
با شراب طهور از خم غدیر بزن
خدا گواه ست که ساقی این شراب خداست
 
خم از غدیر خم و می ، می ولای علیست
وگرنه صحبت ساقی و جام و باده خطاست
 
غدیر ، عید خدا ، عید احمد ، عید علی
غدیر عید نیایش ، غدیر عید دعاست
 
غدیر صبح سپید همه سپیدی ها
غدیر ، نور خدا ، دشمن سیاهی هاست
 
غدیر سید اعیاد و اشرف ایام
غدیر خوب تر از عید روزه و اضحی است
 
غدیر سلسله دار کمال دین تا حشر
غد

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها